همان‌طور که CSR بیشتر به جزئی اصلی در میان کسب و کارها و برنامه های رهبران شرکتها تبدیل می‌شود و بیشتر توجه جامعه را جلب می‌کند، به طور تناقض آمیزی بیشتر از «شرکت مداری» به «شرکت گرایی» تغییر جهت می‌دهد. با اینکه در اصل CSR درباره این است که کسب و کارها برای خودشان تصمیم بگیرند که مسئولیتهایشان چیست و چگونه باید آنها را دنبال کنند، این مفهوم امروزه در دنیا به دغدغه  فراگیرتری تبدیل شده که جامعه مدنی و دولتها به تشخیص و اطمینان از مسئولیت‌پذیری کسب و کارها مشغول شده‌اند.

در بیشتر قرن بیستم CSR معمولاً شرکت مدار بود به این معنا که شرکتها بازیگران اصلی این میدان بودند: تنها شرکتها بودند که مسئولیت پذیریشان در CSR توصیف می‌شد؛ علاوه بر این، شرکتها حتی با ارجاع به انتظارات ضمنی و کلی جامعه، تصمیم می‌گرفتند که مسئولیتهایشان شامل چه اجزایی است. نهایتاً این خود شرکتها بودند که مسئولیت پذیریشان را جامعه عمل می‌پوشاندند، چه با کمکهای مالی بشردوستانه به دغدغه های ارزشمند چه با تأمین زیرساختهای اجتماعی برای کارکنان و خانواده‌هایشان.

در مقابل، امروزه CSR بیشتر «شرکت گرا» و منعکس کننده سه تحول عمده شده است.

 اول آن که موضوعات مورد بحث CSR از فعالیتهای خود شرکتها فراتر رفته و زنجیره های تأمین آنها – مخصوصاً در صنایع نساجی، ماهی و چوب – و اثرات پایین‌دستی‌شان را در برگرفته است. آشکارترین مثال از مسئولیتهای پایین‌دستی، بازیافت یا دورریز محصولات و بسته‌بندی‌ها توسط مشتریان و اثرات مستقیم مصرف محصولات بر مشتریان مانند اثرات الكل، شکر و غذاهای چرب است.

دوم این که اکنون شرکتها به ارزیابی‌های خارجی درباره اینکه مسئولیتهایشان باید شامل چه چیزهایی باشد واکنش نشان می‌دهند؛ چنین اتفاقی ممکن است از طریق تلاش برای کسب معیارهای شایستگی برای پیوستن به یک ساختار مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی یا رتبه‌بندی و قرار گرفتن در لیست یک استاندارد CSR باشد. به طور خاص‌تر چنین واکنشی ممکن است ناشی از فشار ذی‌نفعان خاص هر شرکت یا واکنشی به انتقادات خارجی از شرکت باشد.

 سوم این که CSR نسبت به شرکت مداری بیشتر شرکت گرا شده، چون بازیگران دیگری در کنترل و مدیریت سیاستها و منابع مسئولیت اجتماعی شرکتی درگیر شده‌اند. این اتفاق معمولاً ناشی از مشارکت CSR شرکتها با نهادهای دیگر یعنی خیریه‌ها و سمنها و دولتها است. نمونه‌هایی از تاثیر این دست مشارکتها بر CSR عبارتند از: تنظیم مقررات و شفاف سازی زنجیره‌‌های تأمین از طریق طرح‌های تجارت منصفانه و اخلاقی، مبارزه با بیماری و فقر در مشارکت با خیریهها  و مراکز توسعه و تدوین مقررات برای استفاده از منابع کم‌یاب از طریق شوراهای محافظت از محیط زیست. این تحولات در سطح جهان، همزمان با تغییرات گسترده تری در جامعه مدنی و دولت بوده است.

رفتار سمنها از جایگاه تقابل در برابر شرکتها تغییر کرده است. اکنون بسیاری از فعالان سمنها به دنبال الزام نمودن شرکتها به حل مشکلاتی است که ناتوانی یا بی میلی دولت در حل آنها ثابت شده، مخصوصاً مسائل مربوط به توسعه و محیط زیست؛ بسیار از نهادهای معتبر و سمنهای جا افتاده CSR را فرصتی می‌بینند که کسب و کارها را وارد دغدغه‌هایشان کنند؛ مثلا در زمینه رهایی از فقر و قحطی، «موسسه خیریه آکسفام» یا در زمینه محیط زیست، «صندوق جهانی حیات وحش برای طبیعت» تلاش کرده‌اند شرکتهای بزرگ را در قالب پروژه‌های مسئولیت اجتماعی به همکاری‌های موثری دعوت کنند.

از سوی دیگر، شرکتها هم مشتاق هستند از نزدیک با سازمانهای جامعه مدنی کار کنند تا ارتباط خود را با جامعه و خیریه‌ها بهبود دهند. هر اندازه شرکتها بیشتر به تأثیراتشان بر جامعه پی می‌برند، بیشتر با خیریه‌ها، انجمنها و سمنها شریک می‌شوند تا مسائل اصلی اجتماعی و محیط زیستی مرتبط با شرکتهای خود را تعیین کنند، برای کمک به حل آنها استراتژیهای مناسب طراحی کنند و منابع شرکت را به نحو مناسب و موثری به اجرای این استراتژیها و برنامه‌ها اختصاص دهند.

دولتها چه گرایش سوسیال دموکرات داشته باشند(مانند سوئد)، چه لیبرال (مانند انگلیس) و چه سوسیالیست (مانند چین)، با پی بردن با اهمیت نقش بنگاه‌های اقتصادی در توسعه پایدار کشور، سیاستهایی را درباره CSR معرفی کرده‌اند. این سیاستها گستره ای از سرفصلها مانند تأیید ضرورت CSR، تسهیلگری اجرای پروژه‌های مسئولیت اجتماعی شرکتها، مشارکت با شرکتها و حتی الزام نمودن انجام حداقلی از پروژه‌های مسئولانه را در بر می‌گیرد؛ چنین سیاستهایی بازه وسیعی از مسائل زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیتی را هدف گرفته‌اند.

همچنین همکاری جامعه مدنی و دولت در زمینه CSR به خصوص در کشورهای توسعه یافته، توجهات را از تاثیرات شرکتهای منفرد به مسائل جمعی کشانده است، مانند تاثیر صنایع تولید کالاهای ورزشی بر شرایط کارگران کشورهای مبدا، تأثیر عمده فروشان نساجی بر ایمنی و بهداشت در کارخانه های پوشاک بنگلادش و تاثیر اشکال متفاوت فعالیتهای صنعتی بر محیط زیست.

در نتیجه این مشغولیت جامعه مدنی و دولت با کسب وکارها، CSR دیگر تنها مسئله ساده‌ای درباره بی‌اعتباری شرکتها یا درباره فعالیتها و اثرات خود شرکتها نیست. به عبارت دیگر، این مفهوم دیگر بر محور شرکتها نمی چرخد و در فضای کلی کسب و کارها و شرکتها تعریف می‌شود. البته قطعا این بدان معنا نیست که شرکتها می‌توانند بی سر و صدا CSR را تعطیل کنند؛ آنها همچنان بازیگران اصلی این عرصه هستند موافقت و فعالیت شرکتها مهمترین جزء در فضای در هم آمیخته و چند جانبه امروز CSR است. علاوه بر این، عملکرد آنها بر مسائل بالادستی و پایین‌دستی که امروزه در مباحثات CSR مورد توجه عموم است، تأثیر بسیار مهمی دارد. شرکتها در جایگاه خریدار و شکل‌دهنده افکار دارای قدرت زیادی هستند و به فضای بین الملی دسترسی آسانی دارند. با این حال نکته مهم این است که دیگر شرکتها به تنهایی نمی‌توانند برای حل مشکلات اجتماعی و محیط زیستی صرفا مطابق تمایلات و چارچوبهای خود تصمیم بگیرند و برای حضور موثر و معنادار در عرصه مسئولیت اجتماعی شرکتی، به شکلهای متفاوتی از تعامل بین یکدیگر، جامعه مدنی و دولت نیاز دارند.

منبع: مسئولیت اجتماعی شرکتی (Moon, Jeremy)، ترجمه محمد شهرابی فراهانی

دیدگاهی بنویسید.

سیمرغ، برند ملی مسئولیت اجتماعی در حوزه سفر

تهران‏، میدان آزادی، اتوبان لشگری، بعد از ایستگاه مترو بیمه، پلاک 31، کارخانه نوآوری آزادی، موسسه خیریه سفرهای سیمرغ

تلفن: 02149275888
ایمیل: Pr@Simorghcharity.ir