این دومین مطلب از سلسله مطالبِ « CSR در آینه فرهنگ ایران» است. در این سلسله یادداشت‌ها،  «مسئولیت اجتماعی شرکتی» را در بستر فرهنگی کشورمان بازخوانی خواهیم کرد.

یک صف طویل مقابل چلوکبابی بزرگی در بازار تهران. مردمی با لباس‌های فقیرانه، با قابلمه‌ای در دست. بی‌هیاهو و آرام با لبخندی بر لب. نفربه‌نفر پیش می‌روند. ظرف خود را تحویل می‌دهند و لبالب از غذای تازه و خوش عطر، آن را تحویل می‌گیرند

می‌گفتند هر روز هر کسی از محروم‌ترین نقاط تهران به این مغازه بیاید و طلب غذا کند، دست رد به سینه‌اش نمی‌خورد. هر کسی که می‌نشست و غذا می‌خورد و موقع حساب کتاب می‌گفت پول ندارم نیز بی‌هیچ گفتگو یا مواخذه‌ای، با دعای خیر، راهی‌اش می‌کردند.

وقتی ابرشرکت‌ها از مسئولیت اجتماعی صحبت می‌کنند، ما نمی‌دانیم دقیقا از آن چه منظوری دارند. آیا صرفا به دنبال بهره‌برداری تبلیغاتی هستند، یا فراتر از برندینگ، می‌خواهند به واقع، تغییری مثبت در جامعه ایجاد کنند و تحت هر شرایطی پای این تغییر می‌ایستند. در هر صورت، احتمالا نگاهی به خروجی این پروژه‌ها در سراسر دنیا، ما را چندان امیدوار نخواهد ساخت.

در جهانی که بنا بر گزارش فائو (Food and Agriculture Organization) در سال 2018 میلادی، حدود ۸۲۰ میلیون نفر از غذای کافی محروم بوده‌اند، سخن گفتن از موفقیت پروژه‌های انسان‌دوستانه ابرشرکت‌ها، ساده‌انگارانه به نظر می‌رسد. البته پیش از آن باید پرسید این شرکت‌های بسیار بزرگ چندملیتی که به نوعی نبض بازارهای مالی بزرگ دنیا را در دست دارند و در سرنوشت اقتصادی بسیاری از کشورها نقشی تعیین‌کننده ایفا می‌کنند، اصولا موفقیت را در زمینه پروژه‌های یادشده چگونه و بر چه اساسی تعریف می‌کنند؟ اگر متر و معیار این باشد که به افکار عمومی (Public opinion) در خصوص وجهه خیرخواهانه و بشردوستانه شرکت شکل داده شود، پاسخ یک چیز خواهد بود و اگر سنگ محک، ایجاد تغییری محسوس و ماندگار باشد، ممکن است پاسخ به کلی متفاوت باشد.

می‌توان درک کرد که هر بنگاه اقتصادی در درجه اول بقا و سوددهی خود را باید مدنظر داشته باشد. در عین حال باید اذعان کرد رقابت سرسام‌آور ابرشرکت‌ها در دنیای امروز، آن‌ها را تا حد زیادی از درکِ درد گرسنگان و آسیب‌دیدگان و خاکسترنشینان، غافل کرده است. در واقع شاهد یک ادراک دوطرفه نیستیم. یعنی مردم عادی باید شرایط رقابتی حاکم بر بازار سرمایه را درک کنند، اما نباید توقع داشته باشند شرکت‌های بزرگی که شکل‌دهنده اقتصاد جهانی هستند، وضعیت وخیم و اضطراری میلیون‌ها انسان گرسنه و بیمار که در بیغوله‌های کثیف، جهنمِ زندگی را با آرزوی هر روزه مرگ سپری می‌کنند، درک نمایند.

اینجاست که باید گفت شاید بد نباشد شرکت‌ها در کشور ما، برای عمق بخشیدن به مفهوم «مسئولیت اجتماعی» در بنگاه اقتصادی تحت نظرشان، به CSR در آینه فرهنگ ایران نظری افکنند. در واقع چنان که در نخستین مطلب از این سلسله یادداشت‌ها اشاره شد، علیرغم این که CSR پدیده‌ای وارداتی به نظر می‌رسد، می‌توانیم نشانه‌هایی از آن در تاریخ کسب‌وکارهای میهن‌مان پیدا کنیم. از ترکیبِ این پیشینه با مفهوم مدرن «مسئولیت اجتماعی شرکتی»، شاید بتوان به یک مدل بومی راهگشاتر رسید.

عجیب‌ترین چیز درباره میرزا احمد عابد نهاوندی، معروف به حاج مرشد چلویی، این نبود که هر کسی به چلوکبابی‌اش در بازار تهران  می‌آمد و غذای رایگان می‌خواست، دست پُر بدرقه می‌کرد و بی‌شمار انسان گرسنه را در طول سال‌ها فعالیت اقتصادی خود، لذت خوردن کباب و آرامش سیری بخشید؛ عجیب‌ترین رفتار او این بود که هر روز در پایان ساعات کاری، کارگرانش را جمع می‌کرد و علاوه بر دستمزد روزانه، دخل آن روز را به تساوی میان همه آن‌ها تقسیم می‌کرد و سهمی که خودش برمی‌داشت به اندازه تک‌تک کارگرانش بود!

میرزا احمد عابد نهاوندی، معروف به حاج مرشد چلویی - مسئولیت اجتماعی شرکتی csr موسسه سیمرغ

البته مقصود از آوردن این مثال، پیشنهادِ این گونه تقسیم درآمد به عنوان الگویی موفق برای هر نوع کسب‌وکاری نیست و اصولا مقایسه یک چلوکبابی ساده در چند دهه قبل، با بیزینس‌های پیچیده و بزرگ در دنیای امروز، از بسیاری جهات ناممکن است. از سوی دیگر احمد عابد نهاوندی، نتوانست با حجره کباب‌فروشی خود در بازار، فقر و گرسنگی را ریشه‌کن کند. منظور از این روایت کوتاه، نشان دادن قدمتِ خدمات عاشقانه و بی‌دریغ در این دیار است و اهمیتِ این طرزِ نگاه به موضوع مسئولیت اجتماعی. نگاهی انسان‌گرا و همدلانه که لزوما منافاتی هم با رقابت سالم در عرصه تجاری ندارد.

اگر نیت مرشد چلویی این بود که تصویرِ کلیشه‌ای از یک کاسب را تغییر دهد، باید گفت او پای تغییر مثبتی که می‌خواست در جامعه‌اش ایجاد کند، با تمام توان ایستاده است. زیرا اینک، این تصویر پیش چشم ماست: می توان تلاش برای کسب سود و عشق ورزیدن به انسان‌ها را به هم آمیخت. 

دیدگاهی بنویسید.

سیمرغ، برند ملی مسئولیت اجتماعی در حوزه سفر

تهران‏، میدان آزادی، اتوبان لشگری، بعد از ایستگاه مترو بیمه، پلاک 31، کارخانه نوآوری آزادی، موسسه خیریه سفرهای سیمرغ

تلفن: 02149275888
ایمیل: Pr@Simorghcharity.ir